زشت ها؛ فیلمی علمی تخیلی اکشن به کارگردانی جوزف مکگینتی نیکول است. داستان در آیندهای دور، در ویرانشهری اتفاق میافتد که در آن جراحی پلاستیک در سن ۱۶ سالگی برای همه انجام میشود تا زیبا شوند اما…
پو، که قرار است رهبر معنوی دره صلح شود، در حالی که با دشمن جدیدی به نام آفتابپرست روبرو شده، به دنبال جانشین خود به عنوان جنگجوی اژدها میگردد.
یک دختر نوجوان لجوج زمانی که در یک نمایش عروسکی مدرسه ای به دنیایی از فانتزی ها و افسانه ها منتقل می شود، با شخصیت های عجیب و غریب روبرو می شود…
یک افسر پلیس به نام سیمونز و یک کودک پیشدبستانی به نام کارینا برای به دام انداختن خلافکاری بزرگ، با هم متحد میشوند و در این بین ماجراهای جالبی رخ می دهد
این انیمیشن از نوشته های شکسپیر الهام گرفته است. داستان گروهی از موجودات افسانه ای مانند گابلین ها، پری ها، الف ها و ایمپ را بیان می کنند که ماجراهای بدبختی خنده دار خود را دنبال می کنند. این حوادث توسط نبردی برای به دست اوردن یک معجون قدرتمند به وجود آمده است...
کارگردان نامدار هالیوودی، جان ویلسن برای جلوی دوربین بردن فیلم جدیدش به کنگو می رود. مشکلات بسیاری بر سر ساخته شدن این فیلم به وجود می آید. اما پیش از همه خود ویلسن ظاهرا علاقه ای به فیلم سازی ندارد و تمام توجهش معطوف شکار یک فیل وحشی است.
پيتر پارکر هنوز براي روزنامه ي ديلي باگل کار مي کند و هنوز آماده است تا در قالب اسپايدر من به کمک مردم بشتابد. تا اين که يک توده ي سياه رنگ ماوراي زميني خود را به بدن او مي چسباند و پيتر را متوجه نيمه ي تاريک وجودش مي کند. به اين ترتيب يک اسپايدر من خشن و بي رحم پا به عرصه مي گذارد...
پيتر پارکر خود را از فعاليت هاي نجات بخش کنار کشيده و با زحمت درسش را در دانشگاه کلمبيا ادامه مي دهد و کما کان به عنوان عکاسي نيمه وقت براي روزنامه ي ديلي با گل کار مي کند. تا اين که ناچار مي شود براي مقابله با تهديدات دانشمند ديوانه اي به نام nکتر اکتاويوس وارد عمل شود...
یک نوجوان دبیرستانی خجالتی و ترسو بعد از اینکه توسط یک عنکبوت جهش یافته گزیده میشود، خصوصیاتی همانند عنکبوت ها در بدن خود مشاهده می کند. بعد از حادثه غم انگیزی که برای خانواده اش رخ می دهد، او تصمیم می گیرد از این توانایی های منحصر به فردش، همانند قهرمانها در مقابل انسان های شرور استفاده کند.
داستان درباره باستانشناسی است که در حین کاوش در یک یخچال طبیعی، به اشیاء باستانی عجیبی برخورد میکند. شباهت این اشیاء به چیزی که در خواب دیده بود، او را به اعماق یخچال میکشاند تا راز این کشف شگفتانگیز را کشف کند.